پرنیانپرنیان، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

پرنسسی برای مامان وبابا

مریض شدن پرنسس

پرنسس من ،خیلی خیلی زیاد حالش بده واقعا خیلی سخته ببینم که شما همش حالت بد میشه آخه مامان هفته پیش مریض بود فکر کنم که این ویروس آنفولانزا رو از خودم گرفتی اللهی که مامانی برات بمیره تا مریضیتو نبینه ایشالله که خیلی خیلی خیلی زود خوب بشی . ...
3 شهريور 1392

مروارید

آخرین دندون نیش عزیز دل مامان رویش کرد مبارک باشه نفسم . تازشم عزیزم از شما می پرسیم که چی کاره    می خوای بشی با اون صدای قشنگت می گی دکتر دندون قربونت بشم .                      دوستت دارم زندگی مامان وبابا    ...
29 مرداد 1392

شیرین زبونی های پرنیان

عزیز دل من تازه یاد گرفتی که یه چیزی از مامان می خوای به مامان میگی آرزو جونی یا اینکه دیشب از خواب بیدار شدی می گی مامان جونی پاشو من شیر می خوام  این قدر قشنگ گفتی که خواب از سر مامان پرید .   پرنیان جونم انقدر شیطون شدی که وقتی می ریم خونه مامانی ،آرتینو که می بینی دیگه یه جا نمیشینی فقط از این ور به اون ور می دوید ، تو خونه خودمون بمان می گی بریم خونه مامانی قول می دم که شیطونی نکنی ولی زیر قولت می زنی، تازه وقتی خاله مرضیه رو میبینی دیگه مامان یادت میره خیلی زیاد مرضیه رو دوست داری .  ...
25 مرداد 1392

23 ماهگی

سلام به عزیز دلم 23ماه شدی عشقم دیگه چیزی به تولدت نمونده ، راستی بابا حسین برات به عروسک  خرید که شما  خیلی دوستش داری که تازه به عروسکه میگفتی بیا بغل من دستاتم براش بازمی کردی تا بیاد .       ماهگیت مبارک    ...
16 مرداد 1392

کارهایی از پرنیان در 22 ماهگی

سلام عشق مامان وبابا ببخشید که نمی تونم کارهایی که تازه یاد گرفتی را برایت زود زود بنویسم آخه مامانی ، انقدر شیطون شدی و همش هم می گی بیا باهم بازی کنیم ولی الان برابت می نویسم که تو این ماه یاد گرفتی که صلوات بفرستی و داستان شنگول و منگول رو هم برای مامان انقدر قشنگ تعریف می کنی که تازه بعدشم به مامان می گی که لالا کن.  عکسی از  پرنیان و آرین (پسر عمه)  عکسی از نفس های من       دیوانه وار عاشقتون هستم .   ...
12 مرداد 1392

یادگیری دومین شعر پرنیان

خبر ،خبر پرنسسمون یه شعر جدید یاد گرفته شعر یه توپ دارم قلقلیه وای که می خونی مامان چقدر ذوق می کنه ،دختر گلم شعر برات می نویسم این جاهایی که رنگ آبیه رو خودت می گی. یه توپ دارم قلقلیه                         سرخ و سفیدو آبیه می زنم زمین هبا میره                   نمی دونی تا کجا میره این توپ نداشتم                    ...
26 تير 1392